یار غار پوتین در تهران | محورهای سفر لاوروف

روسیه، تهران را متحدی راهبردی می‌داند که در کاهش فشارهای تحریمی غرب به این کشور کمک کرده و نباید از احتمال کاهش خصومت با آمریکای ترامپ، تصویر کم شدن انگیزه کرملین برای تقویت شراکت‌ها با تهران بازنمایی شود
کد خبر : 18519

تبیین:

در ادامه تعاملات دیپلماتیک فشرده میان تهران و مسکو، سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه روز سه شنبه به ایران سفر می‌کند.
 

این سفر پس از امضای توافقنامه همکاری استراتژیک بین ایران و روسیه و در ادامه سفر اخیر وی به ترکیه و با توجه به برخی تحولات مهم دیگر منطقه‌ای و بین‌المللی، از اهمیت بالایی برخوردار است.

در این رابطه، کاظم جلالی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در روسیه نوشت: سفر وزیر خارجه روسیه به تهران در ادامه مسیر توسعه همکاری‌های نزدیک دو کشور با محوریت تعمیق گفتگوها و رایزنی‌های سطح عالی درباره طیف متنوعی از موضوعات در روابط دوجانبه، تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی انجام می‌شود که در برهه کنونی بیش از همیشه ضروری است.

همکاری حول توافقنامه مشارکت جامع استراتژیک

بنابراین در وهله اول، روابط رو به رشد تهران و مسکو در همه زمینه‌ها طی سالهای اخیر موضوع تقویت همکاری‌ها و رایزنی‌های سیاسی را الزامی کرده است بویژه اینکه تلاش برای کاهش اثرات نظام تحریم‌های غرب، دیپلماسی اقتصادی را به صدر مأموریت‌ها و اولویت‌های دستگاه سیاست خارجی دو کشور رسانده است.

بر همین اساس حضور لاوروف، به عنوان سکاندار سیاست خارجی روسیه به مدت طولانی و یک چهره پرسابقه و بسیار نزدیک به پوتین در ساختار سیاسی این کشور، پس از امضای «توافقنامه مشارکت جامع استراتژیک» بین دو کشور در دی‌ماه سال جاری انجام می‌شود که به‌منظور تعمیق همکاری‌ها در حوزه‌های اقتصادی، امنیتی، انرژی، سیاسی و فرهنگی تدوین شده است.

امضای این 20 ساله گامی بلند در راستای تحکیم این روابط بود. احتمالاً لاوروف به دنبال بررسی راهکارهای پیشرفت اجرای این توافقنامه و رفع موانع احتمالی در مسیر عملیاتی‌سازی آن است. لاوروف در این زمینه اظهار داشته است که این توافقنامه نمونه‌ای از ایجاد روابط میان کشورهای مستقل و برابر است.

در حوزه همکاری‌های اقتصادی و انرژی، ایران و روسیه به دنبال گسترش شراکت و تعاملات فنی و سرمایه‌گذاری در موضوعاتی مانند توسعه همکاری‌ها در حوزه نفت، گاز و انتقال فناوری‌های پیشرفته هستند که احتمالاً در دستور کار مذاکرات قرار دارد.

همچنین انتظار می‌رود که تکمیل پروژه‌های مشترک مانند کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی شمال-جنوب و توسعه زیرساخت‌های مرتبط، از جمله موضوعات اولویت‌دار مورد بحث باشد.

ایران و روسیه با برخورداری از بازار مصرف بزرگ چند صد میلیونی می‌توانند فرصت‌های کم‌نظیر سرمایه‌گذاری و صادرات و واردات کالا و خدمات را برای فعالان اقتصادی یکدیگر داشته باشند و با توجه اقدامات صورت گرفته سالهای اخیر برای تسهیل مراودات تجاری همانند توافقنامه پولی و بانکی و استفاده از ارز محلی و یا پذیرش ایران به عنوان عضو ناظر در اتحادیه اقتصادی اوراسیا و عضویت مشترک در سازمان‌های بزرگی مانند بریکس و شانگهای، زمینه برای توسعه هرچه بیشتر روابط و تبدیل شدن به اقتصادهای مکمل و جبران کم‌کاری‌های گذشته فراهم شده است.

در این رابطه یک موضوع مهم تکمیل و بهره‌برداری از کریدور شمال-جنوب است که روسیه چشم‌امید فراوان به آن دارد و می‌توان از آن به عنوان زیربنا و ستون اتصال اقتصادی ایران و روسیه در آینده نام برد.

کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی شمال-جنوب (INSTC) یک پروژه استراتژیک است که روسیه، ایران، هند و چند کشور دیگر را به هم متصل می‌کند. این کریدور به‌عنوان یک مسیر جایگزین برای تجارت بین‌المللی، به ویژه در شرایطی که تحریم‌های غرب علیه روسیه ضرورت کاهش وابستگی صرف به مسیر دریای سیاه  تنوع بخشیدن به مسیرهای صادراتی را به این کشور گوشزد کرد، از اهمیت بالایی برخوردار است. روسیه به دلایل متعدد اقتصادی، ژئوپلیتیکی و استراتژیک به این کریدور چشم‌امید فراوان دارد.

کریدور شمال-جنوب این امکان را فراهم می‌کند تا روسیه به بازارهای آسیایی، به ویژه هند و کشورهای خلیج فارس، دسترسی مستقیم و کم‌هزینه‌تری داشته باشد و به بازارهای جهانی وصل شود.

همچنین این کریدور مسیر تجاری روسیه به جنوب را کوتاه‌تر و مقرون‌به‌صرفه‌تر می‌کند. تا قبل از جنگ اوکراین اقتصاد روسیه به شدت به صادرات منابع انرژی وابسته بوده است و این امر موجب شد تا تحریم‌های انرژی درآمدهای خارجی مسکو را تحت تأثیر قرار دهد بنابراین تنوع بخشی به اقتصاد از اهداف اصلی پوتین است که این کریدور می‌تواند کمک شایانی به این هدف باشد زیرا امکان توسعه تجارت غیرنفتی و افزایش صادرات محصولات صنعتی و کشاورزی را فراهم می‌کند. موفقیت این پروژه به همکاری نزدیک بین کشورهای عضو، به ویژه روسیه و ایران، بستگی دارد.

مذاکرات درباره مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی

مهم‌ترین محورهای مذاکرات منطقه‌ای احتمالاً شامل موارد زیر است:

در وهله اول سفر لاوروف به ایران بلافاصله پس از دیدار وی با مقامات ترکیه انجام شده است. این موضوع نشان‌دهنده اهمیت مسائل منطقه‌ای در دستور کار دیپلماتیک روسیه بویژه در موضوع سوریه است.

ایران و روسیه دو متحد اصلی نظام سابق سوریه محسوب می‌شوند که علی رغم اعلام وجود کانال‌های ارتباطی مستقیم و غیرمستقیم با حاکمیت جدید، اما همچنان به دلیل وضعیت ناپایدار و مبهم ثبات سیاسی و امنیتی سوریه رویکرد تثبیت شده‌ای در قبال تحولات این کشور ندارند و به تحولات پیش رو نگاه می‌کنند. ترکیه اما به عنوان مهمترین حامی و متحد منطقه‌ای دمشق جدید به دنبال آن است تا ضمن تثبیت وضعیت جدید در سوریه، زمینه‌های پذیرش منطقه‌ای و بین‌المللی حاکمیت جدید را فراهم کند و در این مسیر برای کاهش نگرانی‌ها و بی‌اعتمادی ایران و روسیه با ایجاد کانال‌های ارتباطی می‌کوشد.

انتظار می‌رود پرونده مهم دیگر در رایزنی‌های لاوروف در تهران مربوط به ارائه گزارش از مذاکرات مستقیم مسکو و واشنگتن درباره جنگ اوکراین بویژه پیش از دیدار پراهمیت پوتین و ترامپ در عربستان سعودی باشد.

اگرچه مواضع ایران و روسیه در قبال وضعیت جنگ اوکراین و راه‌حل آن از ابتدا کاملاً همسو نبوده و تهران ضمن اعلام بی‌طرفی در مناقشه، مذاکره بدون دخالت غرب را بهترین راه حل اختلافات دانسته است، اما با این حال روسیه تهران را متحدی راهبردی می‌داند که به کاهش فشارهای تحریمی غرب به این کشور کمک کرده و نباید از احتمال کاهش خصومت با آمریکای ترامپ، تصویر کم شدن انگیزه کرملین برای تقویت شراکت‌ها با تهران بازنمایی شود.

در این زمینه پوتین به خوبی می‌داند که حتی اگر ترامپ و تیم او به دنبال بازگرداندن روابط با روسیه به وضعیت قبل از جنگ را داشته باشند، اما پیچیدگی ساختار سیاسی آمریکا موانع بسیار قدرتمندی در این مسیر قرار می‌دهد که برداشتن آن از حوزه اختیارات رئیس جمهور هم فراتر می‌رود. برای مثال لغو نظام تحریم‌های گسترده آمریکا (CAATSA) نیازمند تصویب کنگره است که حتی با وجود اکثریت جمهوری‌خواه نظر مساعدی به رفع آنها ندارند و چه بسا با تسلط مجدد دموکرات‌ها بر کنگره در انتخابات سال 2026 همه بافته‌های ترامپ پنبه شود. بنابراین برای پوتین دیدار با ترامپ بیشتر به عنوان فرصتی برای تضعیف موقعیت اوکراین در جنگ و مذاکره، تشدید شکاف‌ها در ناتو و غرب (میان آمریکا و اروپا) و جهانی کردن تصویر پیروزی بر سیاست فشارهای غرب شمرده می‌شود تا پایان یافتن خصومت‌ با آمریکا.

منبع: الوقت

ارسال نظرات